کلیسای سرکیس مقدس تهران کلیسای سرکیس مقدس یا کلیسای سارکیس مقدس (Saint Sarkis Cathedral) کلیسایی متعلق به ارمنیان است که از سال 1349 در قلب شهر تهران قرار دارد. این کلیسا با هزینه یکی از خیران ارمنی به نام «مارکار سرکیسیان» ساخته شده و طرح آن کاری از مهندس اوژن آفتاندلیانس است. نمای سفید رنگ این بنا آرامش خاصی دارد و قامت افراشته آن شکوه و صلابت چشم نوازی را به چشمان شما هدیه می دهد. پیش از آنکه این کلیسا ساخته شود، مقر خلیفهگری ارامنه تهران، در کلیسای مریم مقدس بود؛ اما پس از اتمام ساخت کلیسای سرکیس مقدس به این مکان منتقل شد. خلیفهگری ارمنیهای تهران، یک مرجع و سازمان دینی است که مسوولیت اداره امور ارمنیهای تهران و منطقه شمال کشور را بر عهده دارد و در زمینه اداره امور کلیساها، مدارس، گورستانها و رسیدگی به زندگی فرهنگی و اجتماعی ارمنیهای حوزه تهران فعالیت می کند. پس از انتقال ساختمان این مرجع دینی به کلیسای سرکیس مقدس، از این کلیسا به عنوان نماد مسیحیت تهران یاد می شود. معماری کلیسای سرکیس مقدس کلیسای سرکیس مقدس ابعادی به طول ۳۶/۵ متر و عرض ۱۷/۸ متر دارد و از آن به عنوان بزرگترین کلیسای تهران یاد می کنند. مهندس آفتاندلیانس برای ساخت کلیسای سرکیس مقدس از معماری قرون وسطی و عصر جدید ارمنستان الهام گرفته اما در عین حال تغییرات قابل توجهی در این دو سبک معماری ایجاد کرده است. این کلیسا بر اساس پلان بازیلیکا ساخته شده است. بازیلیکا به کلیساهای مهم و بزرگی اتلاق میشود که شکل صلیب دارند. پلان کلیسای سرکیس نیز چه از داخل و چه از خارج به شکل بازیلیکاست و مستطیلی با جهت طولی شرق به غرب را تشکیل می دهد. در کلیسای سرکیس مقدس امانت خانه های دو سوی محراب، در سمت شرقی ساختمان قرار دارند و راهروی ورودی اصلی، در غرب بنا واقع شده است. نحوه قرار گیری این عناصر در کنار هم باعث می شود که کلیسا از داخل نیز دارای پلان صلیبی شکل باشد. در ادامه بخش های مختلف این کلیسا را مرور می کنیم: 1- گنبد کلیسای سرکیس مقدس به شیوه تک ناوی ساخته شده است، طراح بنا به خوبی می دانسته که در کلیساهای تک ناوی وزن سقف بنا به وسیله قوسهای واقع در زیر سقف، به دیوارهای طولی دو طرف بنا وارد می شود. به همین دلیل این بناها نمیتوانند عرض زیادی داشته باشند چرا که در تحمل وزن سقف به مشکل بر می خورند. سازه های چنینی معمولا بناهایی کوچک و فاقد گنبد هستند در حالی که کلیسای سرکیس مقدس، هم بزرگ است و هم گنبدی بر فراز خود دارد. این نشان دهنده هوشمندی معمار است که معماری کلیساهای تک ناوی را با معماری تالارهای گنبد دار در آمیخته تا بتواند گنبد بزرگی بر روی بنا قرار دهد؛ گنبدی که گویی بدون داشتن تکیه گاه بر روی سقف مستقر شده و در هوا معلق است. 2- ناقوسخانه ها ورودی های کلیسای سرکیس مقدس در دیوار غربی بنا واقع شده اند. یک ورودی اصلی و بزرگتر در وسط قرار دارد و دو ورودی کوچکتر نیز در دو طرف شمال و جنوب بنا دیده می شوند. این دو ورودی کوچک عقب تر از ورودی اصلی و در زیر برج های ناقوس قرار گرفته اند. قسمت بالای دیوار ضلع غربی، دارای سنتوری( سهگوش بالای درگاه جلوخان سَنتوری نام دارد که بیشتر در معماری یونانی و رومی استفاده می شده است) با ارتفاع کم است. این دیوار بر خلاف دیوارهای دیگر قسمت های کلیسا نمایی شیشه ای با نقش صلیب های بزرگ داشت که پس از تخریب در جریان جنگ تحمیلی تغییر یافت. از آنجا که کلیسا بر روی سکوی نسبتا کوتاهی ساخته شده، طراح در بخش غربی آن پله هایی را تعبیه کرده که در مقابل در ورودی کلیسا قرار دارند. 3- فضای صحن می توان 3 بخش برای صحن کلیسا در نظر گرفت: شرقی، غربی و میانی. قسمت میانی از دو قسمت شرقی و غربی پهن تر است و از هر طرف ۷۵ سانتیمتر پهنای بیشتری دارد. گنبد 16 ضلعی بنا در این قسمت دیده می شود و به وسیله یک چهار ضلعی بر روی یک چهار طاقی قرار گرفته است. چهار طاقی نیز بر روی شاه تیرها تکیه دارد و در ساق و گنبد کلیسا نورگیرهای زیادی دیده می شود. در بالای دیوارهای خارجی قسمت میانی صحن، یک سنتوری تعبیه شده است که به دلیل همانگ سازی با بالای دیوارهای صحن های شرقی و غربی زاویه ای باز و قاعدتا، ارتفاع کمی دارد. هریک از دیوارهای صحن میانی، دارای سه نورگیر باریک هستند که از بالا تا پایین دیوار امتداد یافته اند. این در حالی است که در دیوارهای صحن های شرقی و غربی تنها از دو نورگیر، استفاده شده است. شیشه های نورگیرها مزین به نقاشی هایی با موضوعات ملی و مذهبی ارمنیان هستند و جلوه بسیار زیبایی دارند. 4- محراب محراب کلیسا به صورت نیم دایره بوده و بر اساس سنت کلیساهای ارمنیان در سمت شرقی بنا واقع شده است. کف این قسمت بالاتر از کف صحن کلیساست و یک نورگیر در آن دیده می شود. در دو سوی محراب، امانت خانه ها به چشم می خورند که هر یک نورگیر کوچکی دارند. این امانت خانه ها یک ورودی به داخل صحن کلیسا دارند و ورودی مجزایی نیز به محوطه خارج از بنا در آنها تعبیه شده است. دیوارهای بالای محراب و دو سمت آن با نقاشیهای دیواری مزین است. موضوع های این نقاشی ها از کتاب مقدس، اثر ادمان آیوازیان، بر گرفته شده اند. آداب ورود کلیسا مکانی مقدس برای مسیحیان است پس به هنگام حضور در آن احترام این مکان را حفظ کنید. عکس برداری و صحبت با همراهان در فضای کلیسا ممنوع است. اگر قصد دارید که در این کلیسا شمع روشن کنید باید آن را از فروشگاهی که در حیاط کلیسا وجود دارد بخرید چرا که از شمع های باریک و مخصوصی استفاده می شود. خوردن و آشامیدن و به ویژه جویدن آدامس در کلیسا ممنوع است. به هنگام ورود و حضور در کلیسا نباید عینک تان را بالای سرتان بزنید. به هنگام نشستن در کلیسا پای تان را روی پای دیگر نیندازید؛ این کار نوعی بی احترامی محسوب می شود. سعی کنید از فضای معنوی این مکان بهره مند شوید و از صحبت های اضافی، تولید صدا و کارهای ناشایست جدا بپرهیزید.
آشنایی با ناریکالا | Narikala قلعه ناریکالا قدیمی ترین جاذبه و یکی از شاخص ترین دیدنی های شهر تفلیس است. این قلعه باستانی در واقع قدیمی ترین ساختمان شهر تفلیس و یکی از مهم ترین جاذبه های پایتخت گرجستان محسوب می شود. ناریکالا را از نقاط بسیاری می توانید تماشا کنید؛ قلعه ای تاریخی با دیوارهای بلند که بر فراز شهر واقع شده و به عنوان یکی از پربازدیدترین جاذبه های تفلیس نیز شناخته می شود. برای آن که خود را به این قلعه برسانید، نیازی نیست راه دور درازی را بپیمایید، چرا که این قلعه درست در مرکز شهر تفلیس قرار دارد و بنابراین به راحتی به آن خواهید رسید. ناریکالا پیش از آن که شهر تفلیس ایجاد شود و گسترش یابد، در قرن چهارم میلادی به دست ایرانیان ساخته شد. پس از آن بود که تفیلس به دست پادشاه وقت گرجستان ساخته و بعدها در گذر زمان به شهری مورد توجه بدل شد. بنابراین با انتخاب ناریکالا، جاذبه ای ایرانی را در پیش رو دارید که قدمتی بیش از 1600 سال دارد و با معماری پارسی نیز بنا شده است. جالب است بدانید این بنای تاریخی بر بالای تپه ای به همین نام و بر روی کوه متاتسمیندا (Mtatsminda) قرار دارد و نیاز است برای بازدید از آن، به بالای آن بروید. پس از آن که به بالای کوه رسیدید، به سراغ برج و باروی ناریکالا بروید و حالا به سوی شهر بچرخید. به زودی منظره شگرفی از تفلیس در برابر چشمان تان نقش می بندد. ناریکالا از ابتدای ساخت و تا سال ها بعد، نقش مهمی در حفاظت از مناطق اطراف و شهر تفلیس داشت. این نقش در طی قرن های هفتم تا دوازدهم میلادی یعنی همزمان با توسعه و رشد شهر تفلیس نیز پر رنگ تر شد. یعنی هنگامی که روز به روز بر وسعت شهر تفلیس افزوده می شد و دیوارهای شهر تا نزدیکی رود کُر (Kura river) پیشرفت کرده بود، قلعه ناریکالا کنترل نظم منطقه را در دست داشت و امنیت مسیرهای تجاری اطراف رودخانه را تامین می کرد. با همه این ها، خود ناریکالا نیز در طی دوره های مختلف تسخیر شده و میان حکومت های مختلف دست به دست شد. یکی از جالب ترین نکاتی که درباره این قلعه وجود دارد آن است که ناریکالا به دست ایرانیان، در زمان حکومت ساسانیان و به سبکی ایرانی بنا شده است. در واقع در زمان ساخت ناریکالا، این امپراتوری قدرتمند ساسانی بود که بر کشور ایران حکومت می کرد و علاوه بر ایران کنونی، بخش های زیادی از سرزمین های اطراف را نیز در دست داشت. در این دوره، تفلیس هم در میان سرزمین های ایران قرار داشت و بنابراین عجیب نیست که چگونه قلعه ای تاریخی و ایرانی بر روی کوه متاتسمیندا ساخته شده است. یکی از بخش هایی که در قلعه وسیع ناریکالا می توان دید، کلیسای کوچک سنت نیکلاس است. پیشینه این کلیسا به قرن دوازدهم میلادی بر می گردد، یعنی زمانی که شاه داویت چهارم بر تفلیس حکومت می کرد. از فراز و نشیب هایی که این کلیسا پشت سر گذاشت می توان به زلزله سال 1827 میلادی و یک آتش سوزی اشاره کرد که باعث تخریب کلیسا شدند. برخی از لوح های مذهبی کلیسا در کاوش های سال 1966 میلادی پیدا شدند و در نهایت بازسازی کلیسای سنت نیکلاس در طی تاریخ 1996 تا 1997 صورت گرفت و این کلیسا را به روزهای اوج پیشینش بازگرداند. مطالب مرتبط: میدان آزادی تفلیس برای خواندن سایر مطالب وارد مجله گردشگری منشور صلح پارسیان شوید. جهت رزرو تور و سفر به تفلیس با شماره 02162714 در تماس باشید.
معرفی شهر توریستی آلاشت آلاشت، یکی از شهرهای شهرستان سوادکوه در استان مازندران می باشد. مردم الاشت از قومیت طبری هستن و به زبان مازندرانی صحبت می کنند. آلاشت که در سال 1352 و با تاسیس شهرداری تبدیل به شهر شد در زبان محلی به معنی اشیانه عقاب می باشد و دلیل آن نیز وجود عقاب های فراوان در کوههای اطراف آلاشت می باشد. جمعیت شهر آلاشت در سرشماری سال 1395، 1193 نفر بوده است. این شهر را به خاطر ارتفاع، آسمان پاک و بدون غبار و آلودگی و وجود رصدخانه، بهشت ستاره شناسان می دانند. آلاشت در ۱۹ تیرماه سال ۱۳۴۸ هجری شمسی توسط وزارت فرهنگ و هنر بهدلیل داشتن شاخصههای معماری بومی و ارزشمند در فهرست آثار ملی کشور با عنوان «محله قدیمی آلاشت» به شماره ۸۶۷ به ثبت رسیده است. این شهر بهعنوان یکی از شهرهای تاریخی ایران شناخته میشود، زیرا رضا شاه پهلوی در آلاشت به دنیا آمده است. شهر آلاشت دارای پوشش گیاهی متراکم و متشکل از درختان گیلاس، سیاه ریشه، گردو و فندق، تلکا، زالزالک، ازگیل، زرشت، ترنج، سف، ممرز، مرس، موزی، صنوبر، سرو، کاج، سیتی، آلوچه، آلو سیب، گلابی، آلبالو، شاه توت، زرد آلو، هلو و غیره است. آلاشت هم مانند هر شهر دیگری غذاهای محلی خاص خود را دارد. سبزی پلو با گردو یکی از این غذاها می باشد. دیس کباب که شامل بره کاملی با آلو و مغز گردو به صورت شکم پر تهیه میشود. کئی پلا یکی دیگر از غذاهای محلی آلاشت می باشد. این غذا شامل کدو حلوایی ریز سرخ کرده که به همراه شکر و با برنج طبخ میشود و در کنار آن نیمرو و ماست سرو میکنند. شیش انداز از دیگر غذاهای محلی آلاشت می باشد که شبیه فسنجان است اما با رب ازگیل، دانه انار و تخم مرغ درست می شود. آلاشت به غیر از طبیعت زیبا و جذابی که عامل اصلی جذب گردشگر در این منطقه است دیدنی ها و جاذبه های دیگری نیز دارد. موزه مردم شناسی الاشت یکی از این جاذبه ها می باشد. این موزه که خانه پدری رضاشاه پهلوی بود با قدمت ۲۰۰ ساله در دهه ۸۰ از کتابخانه به موزه مردمشناسی تغییر کاربری شد و بازدید از آن برای عموم آزاد شد. در موزه مردمشناسی آلاشت، اشیا و آثار مرتبط با زندگی روزمره مردم شهر مانند انواع ابزارهای ریسندگی، ظرفهای فلزی و چوبی، چراغهای نفتی و گردسوز، داس و تبر و ترازو و چرتکه به نمایش گذاشته شدهاند و علاقهمندان میتوانند برای آشنایی بیشتر با فرهنگ مردم منطقه از این موزه دیدن کنند. رصد خانه آلاشت یکی دیگر از جاذبه های گردشگری این شهر می باشد .رصدخانه آلاشت که با نام رصدخانه آیتالله صالحی مازندرانی نیز شناخته میشود توسط شهرداری آلاشت در سال ۱۳۸۵ و با کمک دو شرکت اصفهانی و شیرازی ساخته شده است.این مجموعه حرفهای در ارتفاع ۱,۸۱۵ متری از سطح دریا تنها رصدخانه استانهای شمالی کشور و مرتفعترین رصدخانه ایران به شمار میآید. در این رصدخانه یک تلسکوپ ۱۴ اینچی LX۲۰۰R زیر گنبدی به قطر چهار متر نصب شده است و از دیگر امکانات آن میتوان به آسماننما، ترازوی نجومی، مجموعه کامل نرمافزارها، کتب و عکس و پوسترهای اخترشناسی، اتاق رایانه و سالن همایش اشاره کرد. از دیگر جاذبه های گردشگری آلاشت می توان به محوطه تاریخی آلاشت اشاره کرد. در این محوطه بناهای خشتی به جامانده از دوران قاجار و موزه معروف این شهر به چشم میخورد. همچنین این بناهای خشتی جزو فهرست آثار ملی ایران هم محسوب میشوند. معبد دختر پاک یکی دیگر از جاذبه های گردشگری این شهر می باشد. این معبد جایی است که تنها خانمها حق ورود به آن را دارند. اهالی آلاشت بر این باورند که اگر مردی وارد این مکان شود، مار او را نیش میزند. گفته میشود که دو خواهر در زمان ساسانیان مقام دینی بالایی داشتهاند که پس از مرگ یکی از آنها در اینجا دفن میشود و برخی این بنا را بقایای معبد آناهیتا میدانند که نزد مردم قداست خاصی داشته است. مطالب مرتبط: روستای کندلوس برای خواندن سایر مطالب وارد مجله گردشگری منشور صلح پارسیان. جهت رزرو تور و سفر با شماره 02162714 در تماس باشید.
معرفی دروازه هند | India Gate در کشور پهناور هند مکان های زیادی برای گشت و گذار و تفریح وجود دارد اما در هر شهر جاذبه هایی هست که حتما باید آن ها را در برنامه های سفر گنجاند چرا که سفر بدون دیدن آن ها کامل نمی شود. بازدید از دروازه هند هم برای مسافران این کشور ضروری است. هند تاریخ پر فراز و نشیبی داشته است، در زمان های دور به عنوان یکی از ثروتمندترین سرزمین های جهان شناخته می شد به همین خاطر همواره مورد تاراج و دست درازی کشورهای پر قدرت یا همجوار قرار می گرفت، متاسفانه وجود جنگ های متعدد باعث شده که بسیاری از آثار مهم این سرزمین تاریخی از بین بروند و خسارات مالی و جانی زیادی به هندی ها وارد شود. دروازه هند امروزه یادبودی است از 82000 سربازی که در سال 1914 میلادی (جنگ جهانی اول) کشته شدند. آن ها سعی کرده بودند تا از وطن شان در مقابل ارتش کشورهای فرانسه، فنلاند، شرق آفریقا، ایران، انگلیس، افغانستان و ... حفاظت کنند. این سازه 42 متر ارتفاع و 9.1 متر عرض دارد و در سال 1931 میلادی توسط معماری مشهور به نام سر ادوین لوتینز (Sir Edwin Lutyens) ساخته شد. در ابتدا قرار بود دوازه هند تنها یادآور سربازان از دست رفته در جنگ جهانی اول باشد اما امروزه نمادی از فداکاری های همه سربازان و نظامیان هندی در طول تاریخ این کشور است و اهمیت معنوی زیادی برای هندی ها دارد. قسمت های مختلف دروازه هند 1- فضای سبز اطراف دروازه هند اطراف دروازه هند به پارک بزرگی تبدیل شده که با چمن کاری های هنرمندانه شهرنشینان را به سمت خود می خواند، هندی ها علاقه مند هستند که هنگام غروب آفتاب یا شب به این پارک آمده و از فضای آن استفاده کنند. شب ها چراغ هایی در اطراف دروازه روشن می شوند که چهره آن را زیبا تر و دیدنی تر می کنند. اگر شما هم شب را برای دیدن دروازه هند انتخاب کنید هندی های زیادی را خواهید دید که روی نیمکت های پارک نشسته اند و از فضا لذت می برند، به خصوص در تابستان ها که هوا شب ها دلچسب تر می شود و پارک دروازه هند به یکی از محبوب ترین مکان ها برای گردش و تفریح اهالی مبدل می شود. 2- یادبود عمار جوان جوتی | Amar Jawan Jyoti یادواره دیگری نیز در نزدیکی دروازه هند وجود دارد که با نام عمار جوان جوتی شناخته می شود، این یادواره از جنس مرمر سیاه است و تفنگی را به تصویر می کشد که روی آن کلاه خود یک سرباز قرار گرفته است. یادبود عمار جوان جوتی در 26 ژانویه 1972 میلای توسط ایندیرا گاندی، نخست وزیر و رهبر هندی افتتاح شد. در تاریخ 27 سپتامبر سال 1947 میلادی، سواره نظام هند توانست از کشور خود در مقابل مزدوران پاکستانی دفاع کند. این پیروزی برای اهالی دهلی و کشمیر بسیار حایز اهمیت بود به همین خاطر افراد زیادی هم این یادواره را نماد سواره نظام دلیر هند می دانند و همه ساله روز این پیروزی را جشن می گیرند و دور تا دور یادبود عمار جوان جوتی پر می شود از گل های رنگارنگ و زیبا. 3- سایبان در قسمت شرقی دروازه هند دقیقا با فاصله 150 متری از دروازه بنای کوچک دیگری نیز وجود دارد که به آن سایبان گفته می شود. این بنا طاقی است گنبدی شکل با 4 ستون، از جنس سنگ مرمر با پایه ای قرمز رنگ که 73 فوت (معادل 22.2 متر) ارتفاع دارد. زیر این طاق مشعلی وجود دارد که همیشه روشن است و نوری جاودان تولید می کند. هدف از ساخت این زنده نگه داشتن یاد و خاطره سربازانی است که در طی جنگ هند و پاکستان جان خود را از دست دادند، این یادواره به عنوان یادواره قبور شهدای گمنام هند نیز مورد احترام است. گویا قرار بوده این سایبان محلی برای قرار گرفتن مجسمه یکی از بزرگان انگلیسی باشد اما در حد یک سایبان باقی ماند. 4- کتیبه ها در اغلب یادبودهای جنگ در سراسر جهان می بینیم که نام افرادی که سازه برای آن ها ساخته شده است به گونه ای ذکر می شوند، دروازه هند هم از این قائده مستثنی نیست. دو کتیبه ی بزرگ در قسمت بالایی دروازه و سمت اصلی بنا وجود دارد که روی یکی از آن ها نوشته شده تقدیم به پرنده های شجاع هند که در فرانسه، فلاندرهای مازوپاتامی، آفریقای غربی و شرق دور کشته شده اند و در کتیبه دیگر از بزرگان نظامی هند نام برده شده است. در هنگام شب دروازه هند با نورپردازی به رنگ پرچم هند روشن می شود که به کتیبه های موجود بر فراز آن جلوه زیبایی می بخشد. حقیقت های جالب درباره ی دروازه هند دهلی نو -دروازه هند بزرگترین یادبود جنگ در هند است. -ساخت و تکمیل دروازه هند حدود 10 سال طول کشید یعنی از 10 فوریه 1921 تا 12 فوریه 1931میلادی. -به دلیل این که برای ساخت دروازه هند از طاق پیروزی فرانسه الگوبرداری شده سبک معماری آن را با نام طاق پیروزی می شناسند. -در روز بزرگداشت پیروزی هند، مردمان دهلی نو گرد دروازه هند جمع شده و با خوردن غذاهای خیابانی این پیروزی را جشن می گیرند که این مراسم همه ساله در 10 فوریه (22 بهمن) ساعت 16:30 برپا می شود. -در مراسم بزرگداشت پیروزی هند سواره نظام، تفنگچی، فرمانده هان اصلی و خانواده های سلطنتی حضور پیدا می کنند و در اطراف دروازه هند جشن می گیرند. -امروزه پارک اطراف دروازه هند به یکی از محبوب ترین مکان ها در دهلی نو برای پیک نیک کردن تبدیل شده است و افراد زیادی برای تغییر آب و هوا به این مکان می روند و حتی اگر خوش شانس باشید می توانید دستفروشان و موزیسین های خیابانی را در اینجا ببینید. مطالب مرتبط: تاج محل هند برای خواندن سایر مطالب وارد مجله گردشگری منشور صلح پارسیان شوید. جهت رزرو تور و سفر به هند با شماره 02162714 در تماس باشید.
معرفی موزه مادام توسو استانبول موزه های زنجیره ای مادام توسو را می توانید در معروف ترین شهرهای دنیا بیابید و البته یکی از شعبه های این موزه در خیابان استقلال استانبول قرار دارد. موزه ی مادام توسو استانبول در خیابان معروف این شهر، خیابان استقلال قرار گرفته است. موزه ی مادام توسو استانبول هم مانند باقی موزه های مادام توسو در سراسر جهان دارای تندیس و مجسمه های هنرمندان، بازیگران، ورزشکاران، سیاستمداران، افراد تاثیر گذار و سلبریتی ها است. موزه ی مادام توسو در کشور ترکیه، در تاریخ ۲۸ نوامبر سال ۲۰۱۶ میلادی در خیابان استقلال و در منطقه ی بی اغلو شهر استانبول ساخته شد. یکی از مشهورترین چهره های این موزه که گردشگران داخلی و خارجی این شهر از آن بسیار استقبال می کنند، مجسمه ی مولانا جلال الدین بلخی، عارف و شاعر ایرانی است که توسط حاکم زمانه اش به قونیه یا همان ترکیه ی امروزی تبعید شده بود و در همان جا نیز درگذشت. درباره ی این مجسمه نکته ای وجود دارد. مجسمه ای که از مولانا در موزه ی مادام توسو استانبول به نمایش گذاشته شده است به دلیل نبودن هیچ عکس و نقاشی خاصی از مولانا از حالت و مشخصات جسمانی بیست و دومین نواده ی او به نام فاروق چلبی ساخته شده و همچنان ساخت آن بسیار زمان بر بوده است. در این موزه مجسمه ی افراد مشهور ترکیه ای همچون: مصطفی کمال آتاتورک، سلطان سلیمان، آردا توران، برن سات، کیوانچ تاتلیتوع و تولگا تویچ، رجب طیب اردوغان، مسی، رافائل نادال، ماریا شاراپوآ، محمد علی کلی، برد پیت، آنجلینا جولی، دیوید بکام، آلبرت انیشتین، مونا لیزا، لئوناردو داوینچی، موتزارت و استیو جابز و بسیاری از افراد معروف دیگر ترکیه ای و بین المللی را به نمایش گذاشته شده است. به صورت کلی در موزه ی مادام توسو استانبول مجسمه ی ۶۰ چهره ی مشهور و محبوب محلی و بین المللی از دنیای سیاست، ورزش، فرهنگ و هنر به نمایش عموم گذاشته شده است. موزه مادام توسو استانبول، برخلاف اکثر موزه های استانبول، همه روزه میزبان بازدیدکنندگان است. از ساعت ۱۲ ظهر دربهای این موزه برای بازدید شما باز شده و آخرین تایم ورودی این محل ساعت ۵ عصر است و بعد از آن شما نمیتوانید به این مکان وارد شوید. در ساعت شیش عصر این موزه دیگر پذیرای بازدیدکنندگان نخواهد بود و به طور کامل بسته میشود. این محل به خصوص در عصرها بسیار شلوغ است و اگر بلیط خود را به صورت آنلاین تهیه نکرده باشید مجبور خواهید شد که ساعات زیادی را در صف تهیه بلیط باشید. بهترین ساعت برای بازدید از این موزه را میتوان ساعات ابتدایی باز شدن دربها دانست؛ زیرا در این ساعات بازدیدکنندگان کمتری در محل حضور دارند. مطالب مرتبط: جزیره بیوک آدا برای خواندن سایر مطالب وارد مجله گردشگری منشور صلح پارسیان شوید. جهت رزرو تور و سفر به استانبول با شماره 02162714 در تماس باشید.
آشنایی با دخمه های زرتشتیان | دنیایی آمیخته با مرگ دخمه زرتشتیان یا برج خاموشان یکی از آثار دین زرتشت در 15 کیلومتری جنوبشرقی یزد است. از آنجا که معادل دخمه در زبان انگلیسی Tower of silence به معنای برج سکوت است، دخمههای یزد با این نام نیز شهرت دارند و پارسيان هند كه از زرتشتيان ايران به شمار میروند به آن، دخمو میگویند. این دخمهها در حوالی منطقه صفاییه قرار گرفته و بر روی یک کوه رسوبی و کم ارتفاع به نام کوه دخمه خودنمایی میکنند. سدهها پیش این بنا به منظور برگزاری آیین تدفین مردگان ساخته شد و امروزه یکی از آثار شاخص زرتشتیان در ایران به شمار میرود. اگر چه دخمههای زرتشتیان در تهران، کرمان، سیرجان، اصفهان، تفت، اشکذر، اردکان و دیگر شهرها نیز وجود دارد؛ اما دخمههای شهر یزد به دلیل قرارگیری در پایتخت مذهبی زرتشتیان و نزدیکی به شهر و سایر بناهای تاریخی، از بازدیدکنندگان بیشتری برخوردارند. همین موقعیت ویژه باعث شده تا مورد توجه قرار گیرند و نامشان به همراه بناهای اطراف در سال 1377 با شماره 2096 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت برسد. در گذشته، زرتشتیان بر اساس باورهای دینی خود اجساد مردگان خود را در دخمه میگذاشتند تا خوراک درندگان و پرندگان شوند و تنها استخوانهای آنها باقی بماند. هیچ خبری از خاکسپاری نبود؛ چرا که آنها مردار آدمی را ناپاک میدانستند و بر این باور بودند که اجساد، خاک را که عنصری مقدس است، آلوده میکند؛ بنابراین استخوان مردار نیز در همان دخمه و در میان یک چاه باقی میماند. این روش تدفین برای مدت طولانی رواج داشت تا اینکه در دوران پهلوی به کلی ممنوع شد و تمامی دخمهها کمکم به آرامگاه تبدیل شدند. با این وجود، رمز و راز این روش و چراهایش چیزی نیست که به همین راحتیها دست از سر آدمی بردارد و ذهن کنجکاوش را راحت بگذارد. معماری و ساخت دخمه ها دخمه، برجی استوانهای با محیطی حدود 100 متر است که در بالای کوه بلند ساخته شده و فاصله قابل توجهی با آبادیهای اطراف دارد. دیوار اطراف دخمه از سنگ و سیمان و خشت و گچ است تا خاک آلوده نشود. محل ساخت دخمهها در خارج از شهر و آبادی بود و با محاسبات دقیقی انتخاب میشد تا وزش باد و بارش باران، آلودگی را به سمت مناطق مسکونی هدایت نکنند. در ساخت این دخمهها از خشت خام و گچ نیز استفاده میشد تا آلودگیهای ناشی از فساد مردگان به زمین نرسد. در ساختن دخمه اصول خاصی نیز وجود داشت که رعایتشان الزامی بود: رسومی همچون کوبیدن ۴ میخ بزرگ، ۳۶ میخ متوسط و ۲۶۰ میخ کوچک بر زمین. سازندگان دخمهها صد نخِ پنبه را بههم میپیچاندند تا به صورت ریسمان درآید و سپس سه بار آن ریسمان را دورتادور دخمه و به دور میخها میپیچیدند. اول "سروش باج" تا "ویدوا مروتی" که از نیایشهای زرتشتیان هستند، خوانده میشدند و در هنگام کوبیدن هر میخ زمزمه "یتا اهو" در فضا میپیچید. پس از انجام این مراحل، در میان دخمه مینشستند و ۱۰۰ بار "اشم وهو" و ۲۰۰ بار "یتا اهو" میخواندند و با هربار ذکر یک سنگ کوچک را در میان دخمه میانداختند تا اینکه تعداد سنگها به 300 عدد میرسید. در نهایت دخمه در چنین مکانی بنا میشد. شایان ذکر است که دلیل برگزاری چنین مراسمی قبل از بنای دخمه هنوز در هالهای از ابهام قرار دارد. بخش های دخمه جاده دخمه: از آنجا که دخمه در فاصله زیادی از آبادیها قرار داشته و به نوعی به دور از تمدن بوده، برای رسیدن به آن باید از جاده استفاده میشده است. بخشی از این جاده مورد استفاده عموم بوده که جنازه را برای تحویل میآوردند؛ اما از پای دخمهها تا در آنها تنها مسئولان دخمه حق عبورومرور داشتند. امروزه این جاده پلهسازی شده تا بازدیدکنندگان به راحتی به دخمه برسند؛ اما در گذشته تنها چند چاله کوچک در آن وجود داشته تا افراد خاص بتوانند از آن عبور کنند. درب سنگی یا آهنی دخمه: هرجا که لاشه و جنازهای باشد، سروکله جانداران درنده نیز پیدا میشود. این خطر همیشه برای دخمه و اجساد درون آن وجود داشته و یکی از راهها برای حفظ مردارها استفاده از یک در آهنی یا سنگی بوده است. کتیبه دخمه: بر بالای در دخمه کتیبهای وجود داشته که اطلاعاتی بر روی آن دیده میشده است. در بسیاری از بناهای گذشته، وجود کتیبه امری معمول بوده و هم اکنون در اکثر آثار تاریخی مشاهده میشود. داخل دخمه: سطح داخلی برج خاموشان شامل فضای مسطح و گردی است که تختهسنگهای بزرگی آن را پوشاندهاند. این قسمت به صورت فرضی از سه نوار دایرهای تشکیل شده است که عبارتاند از: بخش مردانه یا حلقه مردگان مرد در نوار دایره انتهایی که بزرگتر از سایر دوایر و متصل به دیوار پیرامون دخمه است. بخش زنانه یا حلقه مردگان زن در نوار دایره میانی که بعد از قسمت مردها قرار دارد. بخش کودکان یا حلقه مردگان کودکان در نوار دایره داخلی که نزدیکترین قسمت به مرکز دخمه است. استودان سطح داخلی دخمه از دیوار به طرف مرکز شیب دارد و در وسط دخمه به چاه عمیقی میرسد که سنگ متحرکی به نام "ارویس" در ته آن قرار دارد. این چاه عمیق به چهار چاه عمیقتر که در اطراف دخمه وجود داشتند، راه داشته و یک متر از عمق تمامی چاهها با شن و ماسه پر میشده است. چاه میانی دخمه پوشیده از سنگ و سیمان بوده تا در زمان وجود استخوانها در آن و پیش از پاکسازی چاه، میکروب و آلودگی به خارج سرایت نکند. این چاه "سراده"، "استه دان" یا "استودان" نام داشته که معنای استخواندان یا جای استخوان میدهد و در میان هندیها به "استوپه" معروف است. استودان در واقع همان جایی بوده که باقیمانده اجساد به درون آن ریخته میشده است تا به خاک تبدیل شوند. بر اساس عقاید دینی، دارا و فقیر در زمان مرگشان در این چاه به حالتی یکسان در میآمدند و این معنا را میرساندند که دارایی دنیا به هنگام مرگ به کار نمیآید. البته در برخی منابع به این موضوع اشاره میشود که استخوان بزرگان و توانمندان در جای دیگری به نام "اسدانه" ریخته میشده اما این روایت خیلی با آموزههای دینی جور در نمیآید و حتی ساختار دخمهها نیز وجود چاههای مخصوص را تایید نمیکنند. مطالب مرتبط: خانه لاری ها یزد برای خواندن سایر مطالب وارد مجله گردشگری منشور صلح پارسیان شوید. جهت رزرو تور و سفر به یزد با شماره 02162714 در تماس باشید.