خانه لاری ها ی یزد بیش از 270 سال پیش بود که خاندان لاریها برای تجارت از استان فارس به یزد آمدند و در نقاط مختلف شهر ساکن شدند. سال 1286 هجری قمری و دوره سلطنت سلسله قاجار، خانه لاریها در شهر یزد ساخته شد. مالک این خانه یکی از تجار برجسته لاری در شهر یزد به نام حاج محمد ابراهیم لاری و بنیان گذارش حاج غلامحسین ملازینل بود. در و دیوارهای خانه مامنی برای نسلهای مختلف خاندان لاریها شدند و قد کشیدن فرزندان خاندان را به تماشا نشستند تا این که خانه از رونق افتاد و کاربریهای دیگری پیدا کرد. تا اواخر دوران حکومت رضا شاه پهلوی، خانه لاریها، به عنوان یکی از خانههای اعیان و اشراف دوران خود مورد توجه خاص و عام بود اما به علت موروثی شدن به متروکهای تبدیل شد و خسارات و آسیبهای جدی به آن وارد آمد. این خانه برای مدتی خانقاه نعمت اللهی (محل زندگی دراویش مسلک نعمت اللهی) نیز بود و دراویش در آن گرد هم میآمدند. در سال 1363 این بنای تاریخی توسط میراث فرهنگی یزد از صاحبش که در آن زمان آقای علی یزدی نژاد بود خریداری و مرمت شد و به عنوان محل اداره میراث فرهنگی مورد استفاده قرار گرفت. امروز این بنا به عنوان یکی از نمونههای معماری اصیل ایرانی علاقهمندان بسیاری را به درون خود میکشاند. بنای خانه لاریها تحت تملک سازمان اسناد و کتابخانه ملی قرار دارد و از سال 1385 قسمتهایی از آن برای استفاده اداری و برپایی موزه اسناد ملی در اختیار این سازمان قرار گرفته است. با قدم گذاشتن به درون این خانه، ویژگیهای معماری یزدی را در جایجای آن میبینید. ویژگیهایی مثل حفظ حریم خانه از نگاه نامحرم، همبستگی فضاهای مختلف، احترام به حریم خصوصی، چیدمان اصولی فضاها در کنار هم و غیره همهوهمه در خانه لاریها دیده میشوند. این خانه مساحتی برابر 1700 متر و زیربنایی معادل 1200 متر را به خود اختصاص داده و مجموعهای از 3 حیاط و 6 باب خانه به همراه ایوانها، تالارها، اتاقها و یک سردر و هشتی را در خود جای داده است. امروزه در سراسر خانه، اسناد تاریخی به نمایش درآمده و اینجا را تبدیل به موزه اسناد کردهاند تا سفر تاریخی شما را تکمیل کنند. این خانه به تلویزیون هم راه پیدا کرد و به عنوان لوکیشن یکی از سریالهای معروف به نام حانیه مورد استفاده قرار گرفت. نام این اثر از تاریخ 24 بهمن ماه سال 1375 با شماره ۱۸۳۷ در فهرست آثار ملی ایران قرار دارد. اصلیترین قسمت خانه لاریها حیاط بزرگ آن است که به عنوان حیاط اصلی در نظر گرفته میشود؛ حیاطِ مستطیلی شکلی در امتداد شمالِشرقی-جنوبِغربی بنا قرار دارد. جبهههای جنوبغربی و شمالشرقی و قسمتهای جنوبشرقی و شمالغربی این حیاط وسیع تفاوتهایی با هم دارند. به سمت جنوبغربی بچرخید و در پیش رویتان ایوان بلندی را ببینید که اختلاف ارتفاع فاحشی میان این بخش و شمال حیاط ایجاد کرده است. اختلافی که ارزش و اهمیت این قسمت از ساختمان را به رخ میکشد. گرمای هوا که بیشتر شود، این ایوان غنیمتی در خانه به شمار میرود چرا که وجود آن در ضلع جنوبی و جنوبغربی باعث وجود سایه میشود. اهالی خانه را تصور کنید که در فصل تابستان در ایوان مینشستند و به دور از تابش مستقیم خورشید هوای خنکی را تجربه میکردند. در مرکز بخش جنوبشرقی حیاط وضعیتی کاملا متفاوت به چشم میآید و فضاهای بسته خودنمایی میکنند. در مرکز این بخش یک اتاق پنج دری جا خوش کرده و در اطراف آن ایوانهای کوچک و باریکی دیده میشوند. هم ردیف با این قسمتها، یک اتاق سه دری و ایوان کوچکی قرار گرفته است. در کنار همه این فضاهای بسته، راهروهایی هم هستند که به عنوان فضای نیمهباز شناخته میشوند و در حد فاصل فضاهای بسته قرار گرفتهاند. بر روی حوض لاجوردی میان حیاط تختی قرار دارد که با سه پله از سطح حیاط جدا میشود و نیمی از فضای حوض را اشغال میکند. این تخت و فضای آن اصطلاحا غروبنشین یا سایهنشین نامیده میشود. ایوان بلند و دهانه وسیع آن، حیاط را به درون خود کشیده و پیوند خاصی را در مرز این دو قسمت به وجود آورده است. دیوارهای داخلی ایوان یکی از پرکارترین قسمتهای حیاط اصلی را به نمایش میگذارند که در ادامه تزییناتِ دیوارِ حیاط، امتداد یافتهاند. این ویژگیها ایوان را یکی از قسمتهای مهم حیاط اصلی جلوه میدهد. دلیل دیگری که اهمیت و منزلت این ایوان را افزایش میدهد، اتاقها و گوشوارهایی (اتاق هایی در چهار سوی ایوان) است که در اطراف آن و در دو طبقه شکل گرفتهاند و درها و پنجرههای شان به ایوان گشوده میشود. در پشت ایوان، بادگیر بلندی قد برافراشته که از داخل حیاط به خوبی مشخص است. اتاقهای این عمارت با سه پله که با سنگهای مشبککاری تزیین شده است از حیاط جدا میشوند. اتاقهای چهارضلعی دورتادور حیاط را در بر گرفتهاند و در هر ضلع با درهای چوبی به یکدیگر راه دارند. هنر گچبری و رنگ بنفش در داخل اتاقها به زیبایی بهکاررفته است. سقف مسطح اتاقها را با تیرهای چوبی پوشاندهاند و روی آنها توفالکاری (گچکاری بر روی آهن توری) و بر روی توفالها نیز نقاشی گلوبوته دارد. هر یک از 22 اتاق این مجموعه با نام خاصی مشخص شده و کاربرد خاصی داشتهاند. اتاق سه دری مخصوص بچهها و اتاق پنج دری مخصوص خانواده و اتاق ارسی با درب کشویی به سمت بالا همگی در این عمارت قرار دارند. مطالب مرتبط: موزه آب یزد برای خواندن سایر مطالب وارد مجله گردشگری منشور صلح پارسیان شوید. جهت رزرو تور و سفر به یزد با شماره 0216714 در تماس باشید. جهت رزرو بلیط هواپیما کلیک کنید.
برج دختر | KIZ KULESI برج میدن یا برج دختر استانبول، ساختمانی کوچک اما فریبنده است که بر روی جزیره ای کوچک در میان تنگه بسفر جای گرفته است و یکی از جاذبه های محبوب استانبول به شمار می رود. این برج که با نام لیندر و دامالیس هم شناخته می شود، قدمتش به دوران بیزانسی ترکیه، یعنی نزدیک 1000 سال پیش بر می گردد و در زمان های مختلف کاربری های مختلفی داشته است؛ زمانی به عنوان محل دریافت عوارض، در دوره ای به عنوان برج دفاعی و زمانی نیز به عنوان فانوس دریایی کاربرد داشت. همچنین در دوره هایی در قرن 19 میلادی، به عنوان بیمارستان موقتی و ایستگاه رادیویی مورد استفاده قرار می گرفت. در حال حاضر این برج به عنوان یکی از موزه های استانبول شناخته می شود و در اتاق خود میزبان رستورانی نُقلی و دوست داشتنی است. از آن جا که از تولد برج دختر، بیش از 1000 سال می گذرد، طبیعی است که در این دوره طولانی فراز و نشیب های بسیاری را پشت سر گذاشته باشد. این برج زمانی تنها ارتفاعی 9 متری و شکلی مربعی داشت؛ اما بر حسب گذر زمان، تغییرات بسیاری یافت و امروزه وقتی به سراغ برج میدن بروید، با چیزی متفاوت از شکل اولیه آن مواجه می شوید. برج دختر امروزه سازه ای مربعی در پایه است که قدری بالاتر به بالکنی هشت ضلعی مزین می شود. درست در بالای تنها اتاق برج نیز گنبدی سنگی به چشم می خورد که در مرکز آن میله ای مرتفع قرار گرفته است. امروزه ارتفاع کلی برج با احتساب میله به 23 متر می رسد و بدنه برج نیز از بتن ساخته شده است. اگر خود را به اسکله اوسکودار استانبول برسانید، به راحتی می توانید با قایق ها فاصله 200 متری تا برج میدن را پشت سر بگذارید و به این سازه زیبا و سفید رنگ برسید. وارد برج و موزه دختر شوید؛ در این بخش با مشاهده نقاشی های دیواری و بزرگ می توانید همزمان از داستان های برج دختر سر در بیاورید و سپس از پله ها بالا بروید و برای صرف غذایی متفاوت در رستوران برج بنشینید. یکی دیگر از ویژگی های برج دختر آن است که به شما این امکان را می دهد تا از بالای برج و یا با استفاده از دوربین های دوچشمی کنار جزیره، به تماشای شهر استانبول مشغول شوید. برخی از منابع می گویند چند سال پس از احداث این برج، در سال 341 پیش از میلاد، یکی دیگر از فرماندهان یونانی به نام چارلز، درست در همین محل و بر بالای ستون های مرمرین برج، مقبره ای به یاد همسر از دست رفته اش بنا کرد. در طی آن سال ها برج مورد نظر معماری خاصی نداشت تا آن که هزار و اندی سال از این وقایع فاصله گرفت. در سال 1110 میلادی، امپراتور وقت روم شرقی، آلکسیوس یکم دستور ساخت دو برج مراقبت را در تنگه بسفر صادر کرد. محل ساخت یکی از آن ها منطقه مانگانا (Mangana) (محل کنونی کاخ توپکاپی و بخش اروپایی استانبول) و دیگری در جزیره کوچک و نزدیکی ساحل آسیایی در نظر گرفته شد. در واقع هدف آلکسیوس یکم ایجاد برج مراقبتی بود که رفت و آمد کشتی های خارجی را کنترل کند. برجی که بر روی جزیره ساخته شد، ساختمانی چوبی بود که با دیواری سنگی محافظت شده و با زنجیری آهنی به برج دیگر در مانگانا متصل می شد. خود برج نیز با دیواری دفاعی به ساحل وصل می شد. جالب آن که امروزه بخش هایی از این دیوار درون آب باقی مانده اند. پس از آن که امپراتوری عثمانی قسطنطنیه را فتح کرد، دستور داد تا برج دختر استانبول را با سنگ بازسازی کنند و چندین توپ درون آن قرار دهند تا به وقت نیاز، کشتی ها و قایق های دشمن را مورد هدف قرار دهند. با این همه از برج بیشتر به عنوان برج دیده بانی و محلی برای برگزاری تشریفات نظامی استفاده می کردند. چیزی که در حال حاضر از معماری برج به جا مانده، یادگاری از بازسازی و رسیدگی ها در دوره عثمانی است. چرا که این برج فراز و نشیب بسیاری را پشت سر گذاشت و بارها تخریب شد. به طور مثال در سال 1510 میلادی بود که برج دختر در اثر زلزله ای شدید نابود شد؛ اما چیزی نگذشت که به دستور امپراتور وقت، سلطان سلیم، خسارات آن برطرف شد. پس از آن برج میدن با شکل و شمایل جدیدش، کاربری جدیدی هم پیدا کرد و این بار به عنوان فانوس دریایی به کار رفت. توپ های موجود در جزیره نیز وجهه جنگ طلبانه خود را از دست دادند و در مقابل از آن ها به هنگام جشن و شادی استفاده می کردند. مثلا هنگامی که سلطان سلیم به قصد تاج گذاری وارد استانبول می شد، در مراسم جشن و پایکوبی توپ در کردند. در سال های 1830-1831 میلادی وَبا در میان مردم منطقه شهر قسطنطنیه شیوع پیدا کرد و برج دختر وظیفه ای جدید به عهده گرفت. این بار برج میدن شاهد زخم ها و دردهای افراد مبتلا به وبا بود، چرا که از این برج به عنوان محلی برای قرنطینه بیماران استفاده کردند؛ اما این وظیفه زودهنگام دیری نپایید و در سال 1832 میلادی بار دیگر برج میدن مورد توجه امپراتور قرار گرفت و به دستور سلطان محمود دوم، برج دختر را بازسازی کردند. در این زمان به دستور سلطان، به زیباسازی برج دختر نیز مشغول شدند و خطاطی ها و تصاویری از نشان سلطان را بر سر در و بخش مرمرین برج اضافه کردند. مطالب مرتبط: 10 شهر توریستی ترکیه برای خواندن سایر مطالب وارد مجله گردشگری منشور صلح پارسیان شوید. جهت رزرو تور و سفر به استانیول با شماره 02162714 در تماس باشید. جهت رزرو بلیط هواپیما کلیک کنید.
عروسک ماتروشکا | سوغات روسیه ماتریوشکا(Matryoshka) که گاهی آن را حتی ماتروشکا هم می خوانند، عروسک روسی است که در هر کجای دنیا آن را به هرکسی هدیه دهید بدون معطلی خواهد فهمید که این عروسک متعلق به کدام کشور است و شما آن را از کجا آورده اید! واژه ی ماتریوشکا برگرفته از اسم های روسی ماتریونا(Matryona) و ماتریوشا(Matriosha) است که برای دختران روس به کار می رود. حرف ک در ماتروشکا، به عنوان صفت تصغیر به کار می رود. به این ترتیب ماتریوشکا به عنوان مادر کوچک یا ماتریوشای کوچک معنا می شود. این عروسک ها در ابتدا اسباب بازی کودکان بوده اند اما قدمت تاریخی آن ها و پیشینه ی بیش از ۱۰۰ ساله ی این عروسک ها و فرم هنری آن ها که می توان از آن برای دکور استفاده کرد، سبب شده است که ماتریوشکا چیزی فراتر از یک اسباب بازی برای مردم روسیه باشد. در واقع استعاره ای از یک مادر باردار است که ماتریوشکا یا به معنای دیگر نوزادی در شکم خود دارد و این تسلسل ادامه پیدا می کند. ماتریوشکا تبدیل به نماد باروری و مادرانگی در روسیه شده است و از اهمیت جایگاه مادر در فرهنگ مردم روسیه حکایت می کند. این عروسک ها معمولا به صورت تخم مرغی و بیضی شکل ساخته می شوند. تاریخ ساخت این عروسک روسی به سال ۱۸۹۰ میلادی باز می گردد و الهام گرفته از عروسک های سوغات ژاپن است. اگر چه اصل ساخت اشیای تو در تو در روسیه از مدت ها قبل رسم بوده است و امری جا افتاده بوده اما این عروسک ها، تبدیل به نمادی زیبا و جذاب از روسیه تبدیل شدند. وسایلی همچون سیب های تراشیده شده ی چوبی و تخم مرغ های عید پاک از جمله سبک وسایلی بودند که به این صورت ساخته شده است. ساخت ماتریوشکا به شکل دختر و یا همان مادر، به آنجا باز می گردد که سرگئی مالیوتین نقاشی از کارگاه هنری مردمی از املاک آبرامتسوو، صنعتگر مشهور روس و از دوست داران هنر ساوا مامونتوو، مجموعه ای از عروسک های چوبی ژاپنی را که ۷ نماد بخت و اقبال را نشان می داد، دیدند. امروزه بسیاری از هنرمندان با استعداد روسی در نقاشی عروسک های ماتریوشکا نیز تخصص دارند که مقولات تخصصی از اشیاء، مردم و طبیعت را به تصویر می کشند. تصاویری که بر روی این عروسک های تو در تو نقاشی می شوند و این نقاشی ها هم لزوما شبیه به هم نیستند. سازندگان اولیه عروسکهای ماتروشکا از زمان ابتدایی خود تا امروز توسط صنعتگران و هنرمندان مختلفی در روسیه ساخته شدهاند. این عروسکها به طور اصلی توسط صنعتگران و هنرمندان دستی ساخته میشوند که در اکثر موارد به صورت خانوادگی یا در کارگاههای کوچک فعالیت میکنند.ساختن عروسکهای ماتروشکا به عنوان یک صنعت دستی، فرآیندی زمانبر و حرفهای است که مهارتهای خاصی را میطلبد. هر عروسک ماتروشکا از چندین لایه چوب ساخته میشود که هر لایه بزرگتر از لایه قبلی است و در داخل یکدیگر قرار میگیرند. هر لایه از عروسک با دقت بیشتری نقاشی و تزیین میشود. این عروسکها معمولاً با رنگهای روشن و زیبا تزیین میشوند و شخصیتهای مختلف، مناظر طبیعی، گلها و الگوهای متنوعی روی آنها نقاشی میشود.با توجه به اینکه ساختن عروسکهای ماتروشکا فرآیندی دستی و دقیق است، هنرمندان و صنعتگران مختلفی در سراسر روسیه این فرآیند را انجام میدهند و هر کدام از آنها سبک و خصوصیات خود را در این هنر به کار میبرند. از این رو، نمیتوان به طور دقیق یک سازنده یا یک گروه خاص را به عنوان سازندههای اصلی این عروسکها مشخص کرد، بلکه این هنر به عنوان یک صنایع دستی محلی و فرهنگی در سطح کلان توسط گروههای مختلف از هنرمندان و صنعتگران در روسیه تولید میشود. مطالب مرتبط: مترو مسکو برای خواندن سایر مطالب وارد مجله گردشگری منشور صلح پارسیان شوید. جهت رزرو تور و سفر با شماره 02162714 د رتماس باشید. جهت رزرو بلیط هواپیما کلیک کنید.
محله جلفا اصفهان نوجُلفا یا جُلفای نو، یک محله کهن ارمنی نشین است که در عصر صفویان، در شهر اصفهان، در کنارهٔ جنوبی زاینده رود بنا شد. نامِ جلفای نو، از نام شهر جلفا در کرانه رود ارس گرفته شدهاست که ساکنان اصلی آن ارمنیان هستند. ارمنیهای جلفای نو در زمان شاه عباس یکم صفوی در سال ۱۰۱۳ق. (۱۶۰۵م) از آنجا به اصفهان کوچانده شدند.نزدیک به ۴۰۰ سال قبل به دستور شاه عباس صفوی مردم یک شهر خانه و کاشانه خود را رها کرده و وارد شهر جلفا که هماکنون در خاک آذربایجان قرار دارد، شدند. مردم این شهر که همگی ارامنه بودند، پاییز و زمستان سختی را در مسیر گذراندند، اما با آمدن فصل بهار راهی استانهای اصفهان و چهار محال و بختیاری شدند. حدود ۳۰۰۰ خانوار از این گروه وارد شهر اصفهان شده و پادشاه برای ثابت کردن حسننیت خود، زمینهایی را در حاشیه زاینده رود به آنها هدیه کرد. این زمینها هماکنون به یک شهرک بسیار زیبا با معماری بینظیر تبدیل شده و نام آن با توجه به مامن اصلی ارمنیها، جلفای نو انتخاب شد. به مرور زمان ارمنیهای دیگر هم به این محله آمدند و خانهها کاملا به شیوه آنها ساخته شد. پس از ساخت خانهها، نوبت به ساخت کلیساها رسید تا محله کاملا رنگ و بوی مسیحی بگیرد. محله جلفای اصفهان دارای یک خیابان طویل بوده که از غرب تا شرق کشیده شده است. خانواده سرشناس خواجه سرافرازیان در راس غربی این محله و خانواده معروف یمانیان هم در راس شرقی آن سکونت گزیدند، تا نام دروازه غربی سرافرازیان و دروازه شرقی یمانیان بر سر زبانها بیفتد. اسکان و حیات ارامنه در جلفای نو شاه عباس توجه خاصی به ساکنان جلفای قدیم داشت و دستور داد تا آنها را سواره، از رودخانهٔ ارس به تبریز، انتقال دهند. پس از اقامت و استراحت در تبریز با آمدن فصل بهار به سمت گیلان، مازندران و قزوین حرکت کرده و درنهایت در اصفهان نقل مکان کردند. طبق منابع موجود تعداد ارامنهٔ ساکن شده در جلفای نو اصفهان (در سال ۱۰۱۴ق/۱۶۰۵م) نزدیک به شصت تا هفتاد هزار نفر بود، که با در دست داشتن امکانات رفاهی و همچنین وامهایی برای تأمین حقوق اجتماعی و مذهبی خود و صادر شدن فرامینی از سوی شاه عباس، استقلال حیات در سرزمین جدید خود (جلفای نو) را بهدست آوردند.در پی امکانات یاد شده، ساختار اداری شامل کلانتر و داروغه برای انجام امور اداری و حقوقی بهوجود آمد، که حاکی از عطای استقلال و خودمختاری به ساکنان جلفای نو، از سوی شاه عباس بود. کلیساهای جلفا کلیسای وانک کلیسای وانک را میتوان یکی از اصلیترین و مهمترین کلیساهای جلفا به حساب آورد که از آن با نام کلیسای جامع ارامنه اصفهان هم یاد میشود، البته ارمنیهای ساکن اصفهان نام این کلیسا را آمنا پرکیچ به معنای کلیسای نجات دهنده مقدس گذاشتهاند. مساحت این کلیسا در حدود ۸۷۳۱ مترمربع بوده که ۳,۸۵۷ مترمربع آن را ساختمان و بقیه آن را فضای سبز تشکیل میدهد. وانک یکی از کلیساهای تاریخی استان اصفهان است که در زمان شاه عباس دوم و بر اساس معماری کلیسای سنت استپانوس در جلفای آذربایجان ساخته شد. این کلیسا دارای گنبدی عظیم بوده و دیوارهها و طاقهای بلندی دارد، همچنین نقاشیها و طلاکاری سقف این بنا بسیار حیرتانگیز و مشهور است، تا اندازهای که چشم همگان را به خود خیره میکند. کلیسای بیت لحم کلیسای بیت لحم مربوط به دوران صفوی بوده و در سال ۱۶۲۸ میلادی بنا نهاده شده است. این کلیسا در نزدیکی میدان جلفا اصفهان و دو کلیسای هاکوپ و مریم مقدس واقع شده است. این کلیسای نسبتا بزرگ، توسط شخصی به نام خواجه پطرس ولیجانیان که یکی از بازرگانان معروف دوران صفوی بود، ساخته شد و هماکنون وی و برخی از اعضای خانواده او در حیاط این کلیسا آرام گرفتهاند.کلیسای بیت لحم به رغم نقاشیهای زیبایی که در فضای داخلی و نمای بیرونی آن کشیده شده، به یکی از باشکوهترین کلیساهای اصفهان تبدیل شده و بزرگترین گنبد را در میان آنها دارد. معماری این کلیسا بسیار هنرمندانه و حرفهای انجام شده است، تا جایی که نام این کلیسا در لیست ۲۳ کلیسای زیبای جهان در روزنامه دیلی تلگراف که در سال ۲۰۱۶ منتشر شد، به چشم میخورد. بد نیست بدانید که نام کلیسای بیت لحم در تاریخ ۱۷ اسفند سال ۱۳۸۱ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید. کلیسای سرکیس کلیسای سرکیس مربوط به دوران صفوی بوده و در سال ۱۶۵۹ میلادی ساخته شده است. نام کلیسای سرکیس در ابتدا آمناپرکیچ مقدس بود، اما در سال ۱۸۵۰ میلادی که این کلیسا ویران شد، وسایل آن بنا به سرکیس انتقال پیدا کرد و نام آن هم تغییر یافت. جالب است بدانید که این کلیسا دارای دو گنبد است که هر کدام دارای هشت نورگیر هستند. نقاشیهای زیبایی در بخشهای مختلف این کلیسا به تصویر درآمده بود که به دلیل مرمتهای بسیار از بین رفتند و هماکنون تنها نقاشیهای روی گنبد باقی ماندهاند. این بنا در تاریخ ۱۷ اسفند ۱۳۸۱ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید. مطالب مرتبط: مسجد شاه اصفهان برای خواندن سایر مطالب وارد مجله گردشگری منشور صلح پارسیان شوید. جهت رزرو تور و سفر با شماره 02162714 در تماس باشید. جهت رزرو بلیط هواپیما کلیک کنید.
موزه آب یزد در شمال میدان امیرچخماق و در ابتدای خیابان قیام بر سردر یکی از خانه های قدیمی، عبارت موزه آب به چشم میخورد که با ورود به آن میتوانید به مرور تاریخ چندهزارساله آب در این مرزوبوم بپردازید. موزه آب یزد سالهاست که در خانه تاریخی کلاهدوزها برپا شده و توانسته است توجه گردشگران را به خود جلب کند. در سال 1379 و همزمان با برگزاری نخستین همایش بینالمللی کاریز بود که این موزه کار خود را آغاز کرد تا ارزش و اهمیت آب را در منطقهای کویری به مردم نشان دهد. حالا بسیاری از این موزه با عنوان یکی از بهترین موزههای آب دنیا یاد میکنند؛ جایی که در آن میتوان آثار و ابنیههای تاریخی در زمینههای مختلف مربوط به آب را شناخت و کمی بیشتر در مورد تاریخ این سرزمین دانست.آنچه که موزه آب یزد را از دیگر موزههای آب متمایز میکند گذشتن یک رشته کاریز صدها ساله از میان آن است؛ کاریزی که روزگاری آب مورد نیاز مردم را تامین میکرد.در پنج طبقه این موزه میتوانید آثار متنوعی با موضوع آب و چگونگی استفاده از آن در گذشته را ببینید. خانه کلاهدوزها یکی از آثار ارزشمند یزد است که به درخواست مرحوم حاج سیدعلی اکبر کلاهدوز، یکی از بازرگانان عصر قاجاریه، در فاصله سالهای ۱۲۶۶ تا ۱۲۶۹ خورشیدی ساخته شد. هم اكنون مالک این بنا شركت آب منطقهای يزد است و همه میتوانند به عنوان موزه آب از آن دیدن کنند. زمین این بنا حدود 720 متر مربع است و بنا 5 طبقه دارد. اشیای موجود در موزه یادگاری قنات ها یکی از سازههای مهم ایرانیان در زمینه آب، قنات است که امروزه در محافل جهانی هم نام آن مطرح میشود و قنات ایرانی نیز در فهرست یونسکو قرار دارد. لوازم مختلف حفر قنوات، کلنگهای ویژه کندن کاریز، چرخ چاه، لباس مقنی، ابزار و ادوات اندازهگیری حجم آب، ماکت چگونگی گردش آب قناتها و وسایل تامین روشنایی در قنات از جمله چیزهایی هستند که در این موزه میبینید.مجسمههایی از مردم را می بینید که به کارهای مربوط به قنات مشغولاند. مقنی ها از جمله این افراد هستند و نکته جالب توجه آنها لباس سفیدشان است. دلیل پوشیدن لباس سفید این بود که همدیگر را در درون چاههای بزرگ ببینند و همچنین به آن به چشم کفن نگاه میکردند چرا که هر لحظه ممکن بود بر اثر ریزش جان خود را از دست بدهند. در بخشی از موزه یکی از اصلیترین ابزار حفر قنات یعنی چرخ چاه را میبینید که ماکتی از یک چاه کن نیز در جوار آن قرار دادهاند. اسناد و وسایل مربوط به تقسیم و وقف آب اسناد و مدارک خرید و فروش آب و وقفنامههای قدیمی از دیگر آثار موزه آب یزد هستند. یکی از اسناد جالب توجه، کتابچه میرآبها و اسناد توزیع آب است. میرآب یعنی امیر یا رئیس آب؛ کسی که در گذشته مدیر و محاسبهگر زمان و ساعت آبی بود و تقسیمگر عادلانه و تعیین کننده زمان تحویل دادن آب قنات به افراد محسوب میشد. او آب کشاورزی را تقسیم میکرد و دستمزد خودش را هم از سهم آب قنات میگرفت. ابزار کارش ساعت آبی بود و جالب آنکه بدانید نخستین ساعت آبی دنیا با قدمت ۷۰۰ سال در این موزه نگهداری میشود و به دوره سید ركن الدین تعلق دارد.در میان این اسناد چند سند ازدواج نیز به چشم میخورد چرا که در آن زمان برخی از مردم مهریه زن را آب تعیین میکردند؛ همان چیزی که در کویر حکم طلا را داشت. مدارک دیگری نیز دیده میشود که بر اساس آنها خیرین به زنان بیسرپرست و یتیمان سهم آب میدادند. ظروف و وسایل در گذشته خبری از لولهکشیهای امروزی نبود و مردم مجبور بودند آب را از منبع تا محل استفاده حمل کنند و البته جایی هم برای نگهداری آب مورد نیاز خود داشته باشند. ظروف نگهداری و حمل آب و بسیاری لوازم و اشیای مرتبط با آن از جمله انواع شیرهای برداشت آب از آبانبارها، ظرفهای سفالی و شیشههای ویژه حمل و نگهداری آب، یک رشته مشک سقایی و لوازم دیگر را میتوانید در موزه آب یزد ببینید.مشربه چند هزار ساله یکی از دیدنیهای این موزه است که از آن در کتابهای تاریخی کهن یاد شده است. ظرفی شیشهای نیز در این موزه به چشم میخورد که دارای لولههای جانبی است؛ صدها سال پیش، آب را داخل این ظرف میریختند و بالای آن برف میگذاشتند. این ظرف دو جداره است و آب شدن تدریجی برف باعث میشد تا آب خنک، تازه و عاری از هرگونه آلودگی باشد و از ورود حشرات به داخل آن جلوگیری شود. مطالب مرتبط: آشنایی با زندان اسکندر یزد یا مدرسه ضیائیه برای خواندن سایر مطالب وارد مجله گردشگری منشور صلح پارسیان شوید. جهت رزرو تور و سفر یه یزد با شماره 02162714 در تماس باشید. جهت رزرو بلیط هواپیما کلیک کنید.
بلک فرایدی بلک فرایدی (Black Friday) یا حراج جمعه در آمریکا روز بعد از روز شکرگزاری است که عملاً آخرین جمعهٔ ماه نوامبر بهشمار رفته و آغاز آیین خرید برای کریسمس حساب میشود. در واقع جمعهٔ سیاه، یک روز تعطیل نیست، اما اکثر شرکتها این اجازه را به کارکنان خود میدهند که این روز را مرخصی گرفته و به خرید سال نو بپردازند. سالها است که این روز، شلوغترین روز برای فروشندهها است. هر چند آمریکای شمالی محل اصلی رخداد این سنت است، اما همچون بسیاری از سنتهای دیگر این منطقه، این سنت نیز به کشورهای دیگر سرایت کردهاست. این روز به قدری اهمیت دارد که فروشگاهها پیش از ساعت ۴ صبح کار خود را آغاز کرده و مردم از همان زمان برای خرید به فروشگاه هجوم میآورند و باید تا پیش از آغاز شب خرید کرده باشند. اولین بار عبارت جمعه سیاه در سال ۱۸۶۹ به کار برده شد. روزی که به رسوایی طلا نیز مشهور است. سقوط قیمت طلا باعث وحشت در بازار بورس و اوراق بهادار آمریکا و درنتیجه باعث ضربه به اقتصاد آمریکا شد. پس از آن، از سال ۱۹۵۲ به بعد این روز بیشترین ترافیک را در سطح شهر و بیشترین مقدار خرید از سمت مردم را داشته است. ازدحام زیاد در این روز باعث به وجود آمدن هرجومرج و شلوغی در شهر شد از این رو پلیسها این روز را جمعه سیاه نامیدند. از طرف دیگر فروشندهها از این روز بیشترین استفاده را کردند و تمام آن روز سود خود را با رنگ مشکی (قانونی در حسابداری) مشخص کردند و آمارها نشان میداد که هیچ فروشنده ای در این روز ضرر نکرده است. بهتدریج برای سود بیشتر و ایجاد رقابت بین فروشگاهها تخفیفهای زیادی روی محصولات گذاشته شد و بهتدریج این جمعه سیاه، مفهوم و جنبه مثبتی برای مردم پیدا کرد.درنهایت هم به روزی محبوب تبدیل شد که کالاها بیشترین تخفیفها را به خود می بینند و فروشندگان و خریداران هر دو سود میکنند و راضی هستند. یکی از اتفاقات معمول در حراج جمعه سیاه خشونت مشتریان نسبت به یکدیگر برای بهدست آوردن اجناسی است که تخفیف بسیار بالایی خورده باشند. برای مثال در سال ۲۰۰۶ بیش از هفت گزارش خشونت در بلک فرایدی در امریکا منتشر شده بود که در آنها ۹۸ نفر در جدال برای بهدست آوردن محصولات دلخواهاشان زخمی شده بودند. بلک فرایدی در آمریکا از آنجاییکه این کشور اصلیترین برگزارکننده حراج بلک فرایدی و منشأ آن است، آخرین جمعه ماه نوامبر در آن حال و هوایی ویژهای دارد. تقریباً میتوان گفت هیچیک از فروشگاههای آفلاین و آنلاین آمریکا نیست که در این روز کالاهای خود را با تخفیف به فروش نرساند؛ زیرا اگر فروشگاهی با موج و شلوغی تخفیفهای این روز همراه نشود باید قید فروش محصولات خود را زده و دستکم یک هفتهای را با ضرر و زیان سر کند. فروشگاههایی که در آمریکا به حراج بلک فرایدی میپردازند را میتوان به سه دسته تقسیم کرد. دسته اول فروشگاههای خردهفروش و نمایندگیهای برندها، دسته دوم فروشگاههای زنجیرهای بزرگ و در آخر فروشگاههای آنلاین. در فروشگاههای حقیقی از ایالتهایی که بهترین پیشنهادها را ارائه میدهند میتوان ب تگزاس، نوادا (شهر لاس وگاس)، کالیفرنیا (شهر لس آنجلس)، مینه سوتا (شهر مینیاپولیس) و فلوریدا (شهر اورلاندو) اشاره کرد. در این بین نیویورک با نزدیک به ۷۶ هزار مغازه خردهفروشی و ۹ فروشگاه زنجیرهای و همچنین ایالت تگزاس با بیش از ۳۰ هزار فروشگاه خردهفروشی و بیش از ۶۰ فروشگاه زنجیره ای که از بزرگترین مراکز خرید آمریکا هستند. بلک فرایدی در ایران در ایران فروشگاههای اینترنتی و همچنین فروشگاههای کوچک و خردهفروشیها، بهاین مورد توجه داشته و تخفیفاتی را ارائه میدهند. رقابت فروشگاهها در این روز باعث واقعی بودن بیشتر تخفیفها شدهاست. همچنین گاهی برخی فروشگاههای اینترنتی از یک هفته قبل با ایمیلها و پیامکهایی به اطلاع مردم میرسانند که فروش هیجان انگیز در این روز آغاز خواهد شد. بلک فرایدی ترکیه کشور توریستی ترکیه با داشتن مراکز خرید فراوان اصلی ترین مقصد گردشگری در روزهای بلک فرایدی محسوب می شود. مراکز خرید شهرهای مختلف این کشور از جمله استانبول و وان که مقاصد اصلی سفر گردشگران ایرانی هست معمولا با ارایه تخفیف های مناسب خریداران را به سوی خود جذب می کنند. مراکز خرید زیر تعدادی از ارایه دهندگان تخفیف هستند: مرکز خرید جواهیر مرکز خرید فروم مرکز خرید ایستینیه پارک مرکز خرید ونیزیا مرکز خرید زورلو مرکز خرید عمار مراکز خرید در بازار خیابان استقلال مراکز خرید در خیابان بغداد استانبول مرکز خرید کاله اوت لت سنتر استانبول مرکز خرید اوت لت سنتر اولیویوم مطالب مرتبط: جشن هالووین برای خواندن سایر مطالب وارد مجله گردشگری منشور صلح پارسیان شوید. جهت رزرو تور و سفر به استانبول با شماره 0216214 در تماس باشید. جهت رزرو بلیط هواپیما کلیک کنید.